تمام پیشرفت های ژنتیکی انجام شده در نژادهای شیری، گاوداران را قادر ساخت تا سطح تولید خود را بهبود بخشند. این پیشرفتها در آغاز قرن بیستم، از طریق انتخاب حیواناتی با ویژگیهای تولیدی بالاتر، و با محتوای بالاتر در مواد جامد شیر، شروع شد. این روند در طول قرن بیستم ادامه یافت و انتخاب ژنتیکی عمدتاً به بهبود صفات تولیدی و ویژگیهای ساختاری متمرکز شد. نمونهای از آن در سال 1920، گاوهای هلشتاین به طور متوسط سالانه 2000 (305 روز) در مقایسه با 100 سال بعد که به طور متوسط بیش از 10000 کیلوگرم شیر با همان محتوای جامد تولید میکنند. از طریق روشهای تلقیح مصنوعی، امکان انتشار و تلاقی گاوهای نر با ارزش ژنتیکی برتر در سراسر جهان فراهم شد. این تلاقی منجر به بهبود ژنتیکی از طریق تولید فرزندان برتر از نظر ژنتیکی شد.
این بهبود سریع ژنتیکی که عمدتاً بر افزایش تولید شیر در گاو هلشتاین متمرکز است، منجر به مشکلاتی مانند باروری ضعیف، سلامت ناکافی و طول عمر کوتاهتر شده است. در نتیجه، از آغاز قرن بیست و یکم به بعد، بهبود ژنتیکی با تمرکز بیشتر بر ویژگیهای تولیدمثلی (باروری)، سلامت (متوسط SCC) و ویژگیهای تداوم بقا در گله (بازده غذایی) دستخوش دگرگونی اساسی شد.
ارزیابی ژنتیکی پدران را می توان به روش سنتی انجام داد و آزمایش شجره نامه و نتاج حیوانات را ارزیابی کرد. آزمایش نتاج بر اساس عملکرد فرزندان است که وقتی برتر از نسل والدین باشد، منجر به بهبود ژنتیکی می شود. فناوریهای اخیر ارزیابی ارزش برتریهای ژنتیکی را از طریق پیشبینی ژنومی امکانپذیر کرده است که به موجب آن، از طریق تجزیه و تحلیل ژنوم حیوانات، میتوان مقادیر پیشبینیشده اصلاحی (EBV) را تخمین زد.
به دلیل حجم بالای اطلاعات در دسترس،همچین اطلاعات شجره نامه و فنوتیپی، برآورد ارزش های تولید مثلی، قابلیت اعتماد بالایی دارند. به علاوه به کارگیری و انتخاب ابزاری بهتربرای ویژگی های مطلوب و حفاظت از نژاد، درون آمیزی (inbreeding) را محدود می کند.که تاثیر منفی بر تولید مثل و صفات تولید دارد.
تولید کنندهها در برخی از قسمتهای جهان پیوند زدن دو نژاد (آمیخته گری) را آغاز کردند. آمیخته گری زمانی اتفاق میافتد که دو لاین، نژاد یا جمعیت متفاوت با هم تولید مثل میکنند. این روش منجر به ایجاد مزایایی مانند معرفی تنوع ژنتیکی بیشتر، از ویژگیهای مطلوب خواهد شد. این مطلب به ویژه هنگامی که به علت میزان بالای درون آمیزی، ژن های مغلوب بیشتر نمود پیدا کرده اند، اهمیت دارد. گاوهای شیری دورگه، قویتر (10 تا 15 درصد هتروزیس مورد انتظار برای طول عمر در مدلهای دانمارکی)، بارورتر (حدود 10 درصد هتروزیس مورد انتظار)، و همچنین از نظر اقتصادی کارآمدتر در مقایسه با نژادهای خالص هستند. به گفته زتر و همکاران نژادهای مونتبلیر[1] و نورماندی[2] بیشترین استفاده را در اتحادیه اروپا برای آمیزش با گاوهای هلشتاین داشته اند. این نژادها که منشا آنها فرانسه است، با انعطاف پذیری بالاتر، باروری بهتر، تولید شیر با مواد جامد بیشتر، و دومنظوره بودن (شیری و گوشتی) درزمان حذف و فروش گوشت آنها درآمد اضافه برای دامدار فراهم میکنند. با این وجود ویژگیهای ژنتیکی دیگر مربوط به سلامتی، طول عمر، تولید مثل و دیگر موارد مثبت علاوه بر ظرفیت تولید در گاوهای پربازده درکنار نرخ باروری بالا برای سالهای زیاد مورد نظر بوده است. به علاوه به نظر می رسد بهبود تغذیه، رفاه و مدیریت تولید مثل، کلید حفظ باروری در دامداری های شیری باشد. روشهای جدید (به عنوان مثال، انتخاب ژنتیکی بهترین حیوانات سازگار) در حال حاضر برای بهبود سلامت و انعطافپذیری نژاد و کاهش عوارض تولید، در حال آزمایش هستند.
به این ترتیب، تمرکز جدید بر تولید پایدارتر و متعادلتر، همراه با کاهش عوارض اکولوژیکی در مزارع است. بنابراین در پاسخ به نیازهای فعلی صنایع و مصرفکنندگان، انتخاب ژنتیکی شروع به تأکید بیشتر بر رفاه حیوانات، سلامتی، طول عمر، انعطاف پذیری و کارایی زیست محیطی (انتشار متان و کارایی مواد غذایی) میکند.
پرورش گوساله و تلیسه
همگام با روند تکوین صنعت، فرآیند پرورش نیز در دههی اخیر تغییرات قابل توجه را از نظر جایگاه و تغذیه گوسالهها و تلیسهها بر اساس افزایش دانش فیزیولوژی، آسیب شناسی و نیازهای حیوانات در هر مرحله زندگی، تجربه کرده است. اگرچه پرورش و از شیرگیری گوسالهها حساسترین بخش یک گله شیری است در بسیاری از فارمها، مدیریت ضعیف گوسالهها منجر به مرگ و میر بالایی میشود.
پرورش تلیسه به طور متوسط 15 تا 20 درصد از کل هزینههای یک گاوداری را تشکیل میدهد و از آن جایی که تلیسهها تا زمان اولین زایش خود شیری تولید نمیکنند، هیچ سود اقتصادی فوری به همراه ندارد. در یک مطالعه جدید (2020) هزینه پرورش یک تلیسه از زمان تولد تا اولین زایش، با تغذیه خودکار، در سیستمهای مختلف نگهداری را محاسبه شده است. هزینه های پرورش در سیستمهای بسته (به طور متوسط 1920 دلار آمریکا) نسبت به مرتع (به طور متوسط 1335 دلار آمریکا) بیشتر است. در هلند (2015)، هزینه مشابه حدود 1790 یورو برآورد شد. هزینه های بالاتر (2017) در بریتانیا گزارش شده است (387 ± 1819 پوند؛ تا کمتر از 407.83 پوند در اندازه گله ≥100 گاو شیری).
با این وجود، این حیوانات به دلیل مدیریت ضعیف از شیرگیری، در معرض خطر بسیار بالای بیماری و مرگ و میر قرار دارند. اسهال گوساله و بیماری تنفسی (BRD)، دو بیماری اصلی هستند که گوساله ها را تحت تاثیر قرار میدهند. این شرایط پیچیده با منشا چند عاملی است که کنترل آن را هم برای دامداران و هم دامپزشکان دشوار میکند. برای کاهش این وقایع، چندین پروتکل مدیریتی توصیه میشوند. انتقال ایمنی غیرفعال از گاو به گوساله، از طریق آغوز، نمونهای از یکی از نکات کلیدی این پروتکلهای مدیریتی بهبود یافته است.
آغوز اولین شیری است که توسط مادر تولید میشود و مشخصه آن سرشار بودن از پروتئین و آنتی بادی است. مصرف این ماده غذایی بسیار مهم و غنی در طول 6 ساعت اول زندگی خطر عفونت را در برای بسیاری از آسیبها کاهش میدهد . با این حال، تامین آغوز یک فرآیند ساده نیست، و باید دقیق باشد زیرا مدیریت ضعیف آغوز بسیاررخ میدهد و منجر به شکست در انتقال ایمنی میشود. مدیریت درست آغوز ، برای بقا و سرزندگی گوساله ضروری است. شیوههای درست نگهداری باعث ارائه آغوز با کیفیت بالا، غنی از ایمونوگلوبولینG (IgG) (یعنی حداقل 50 میلی گرم در میلی لیتر IgG، در حجم کافی، و در محدوده بهینه برای جذب IgG در طول 6 ساعت اول و بیشتر تا 24 ساعت پس از تولد) همراه است. پس از گذشت 24 ساعت اول زندگی، جذب IgG بسیار محدود است، ودر صورت امکان، آغوز باید پاستوریزه شود .
علاوه بر این، دستورالعملهای فعلی توصیه میکنند که از هفته اول تولد، گوسالهها باید بهطور آزادانه یعنی تا حد اشتها با آب تمیز، کنسانتره استارتر، کاه یا یونجه با کیفیت خوب و شیر، سه بار در روز، با مجموع 7 تا 10 درصد وزن بدن دریافت نمایند. از آنجائی که خوردن غذای خشک یا کنسانتره با دسترسی به آب تمیزکافی بلافاصله پس از تولد گوسالهها تحریک می شود، تامین آن ضروری است زیرا این غذا منجر به رشد شکمبه، رشد سریع و سرزندگی حیوان میشود. در یک مطالعه جدید به این نتیجه رسیدند که گوسالههایی که با روشهای ذکر شده پرورش مییابند، ارتفاع لگن بیشتر است، طول بدن بزرگتر و قابلیت گوارشی بهتری دارند. این حیوانات پنج ماه بعد به رشد بهتر و سلامتی بهتر ادامه دادند. در کارهای اخیر افزودن مکمل اسیدهای چرب به شیر و کنسانتره را ارزیابی کردهاند. در این مطالعات با استفاده از کبالت-لاکتات با هدف کاهش مصرف آنتی بیوتیکها، و افزایش وضعیت سلامت گوسالهها به ارزیابی افزایش بازده حیوانات ، سلامت و افزایش نرخ رشد پرداخته شده است و در نهایت نتایج نشان داد که حیوانات بازده بهتر، سلامت بیشتر و افزایش رشد بیشتری داشتند.
به علاوه، محل نگهداری گوسالهها و اجرای پروتکلهای پیشگیرانه مبتنی بر واکسیناسیون در طول زمان بهبود یافته است. متداولترین نوع محل نگهداری گوساله در اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا، محلهای انفرادی برای گوسالههای تازه متولد شده است، نتایج نشانگر سلامت و افزایش وزن بوده است. این یک اقدام برای افزایش امنیت زیستی (Biosecurity) است، زیرا هرچند این نوع محل نگهداری، رفتار طبیعی حیوان را محدود می کند ولیکن باعث کاهش انتقال بیماریهای تنفسی و گوارشی میشود. یکی از مطالعات اخیرنشان داد که خطر ابتلا به آلودگی توسط عوامل اسهال ویروسی در محلهای نگهداری انفرادی در مقایسه با محل های نگهداری گروهی کمتر است. با وجود این، محل نگهداری انفرادی رفاه گوساله را محدود می کند. مطالعات اخیر نشان داده که پرورش گروهی برای رشد اجتماعی و رفتاری گوسالهها بهتر است. نگهداری دو گوساله در یک باکس، روش فعلی توصیه شده برای پرورش است که سلامت و رفاه گوسالهها را بهبود میبخشد. این سیستمها رفتار اجتماعی مثبت را افزایش میدهد، مصرف خوراک جامد را بهینه می کند، میانگین سود روزانه را افزایش داده و ترس حیوانات را کاهش میدهد. پرورش گروهی گوسالهها حتی از سنین بسیار پایین در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا این عمل منجر به نیروی کارگری و سختی کار کمتر شده و پذیرش فناوریهای جدید تغذیه بهتر می شود. یکی از پیشرفتهای فنی مهم در زمینه پرورش، شیردهی خودکار (AMF ) بوده است. این سیستمهای خودکار امکان افزایش دفعات تغذیهی گوسالهها با شیر، افزایش رفاه حیوانات و کاهش حجم کار تولیدکنندگان را ممکن میسازد . افزایش مصرف شیر توسط گوسالهها به آنها اجازه میدهد تا با سرعت بیشتری رشد کنند و امکان کاهش بروز بیماریهایی مانند اسهال را فراهم میکند. برنامههای واکسیناسیون برای افزایش ایمنی غیر فعال گوسالهها در برابر اسهال نوزادی از طریق واکسیناسیون مادرها در دوره قبل از زایمان انجام شده است. واکسیناسیون گوساله ها در برابر عوامل ایجاد کننده مجموعه بیماریهای تنفسی گاوی، با استفاده مستقیم در گوسالهها در طی سه هفته اول زندگی با واکسنهای داخل بینی ، پیشنهاد معمول دیگری است. بنابراین، همه این پیشرفتها در دانش مدیریت پرورش به دامداران اجازه داده است تا کار خود را بهبود بخشند، رفاه حیوانات را افزایش دهند و از بروز دو بیماری اصلی که دامها را در این سنین جوانی تحت تأثیر قرار میدهد، بکاهند. گوسالهها و تلیسهها آیندهی دامداری هستند و آنهایی که زودتر تحت تأثیر اسهال یا بیماریهای تنفسی قرار نمیگیرند، گاوهای بالغ سالمتر و پربارتر میشوند و درآمد بیشتری برای دامداران به ارمغان میآورند .
منبع:
Medeiros, I.;Fernandez-Novo, A.; Astiz, S.;Simões, J. Historical Evolution of Cattle Management and Herd Health of Dairy Farms in OECD Countries. Vet. Sci. 2022, 9, 125. https://doi.org/10.3390/vetsci903012
[1] Montbéliarde
[2] Normandé