گوساله دانی

نکاتی برای بررسی کیفیت و بهبود جذب آغوز

عناوین مقاله
1 دقیقه برای مطالعه

سنجش کیفیت آغوز در دامداری با تست های کنار گاوی

بر اساس تجریه باید از مصرف آغوزی که به صورت مشخص آبکی یا خونی است یا اینکه از گاوی دوشیده شده که پیش از زایش تراوش (نشت) آغوز داشته، خودداری شود. پیش بینی اینکه کدام آغوز جمع آوری شده بر اساس معیارهایی مانند  شکم زایش، وزن آغوز تولید شده در دوشش اول  و غلظت و پیوستگی ظاهری آن، کیفیت بالا (بیش از ۵۰g/L IgG  داشته باشد) و در مقابل کدام کیفیت پایینی دارد، دشوار است. برای سنجش این مورد می توان از روش هایی استفاده کرد که در ادامه برخی از آن ها شرح داده خواهند شد.

کلسترومتر (آغوزسنج) در واقع نوعی چگالی سنج (هیدرومتر[۱] یا آبسنج) است، که غلظت IgG را با اندازه گیری وزن مخصوص آغوز تخمین می زند. این روش یکی از روش های سریع و ارزان برای بررسی آغوز در دامداری است و می تواند جهت تفریق آغوز با کیفیت از بی کیفیت مفید واقع گردد (وزن مخصوص بیش از ۱.۰۵۰ یعنی حدودا غلظت  IgG بیش از g/L50 است). با این حال فاکتورهایی مانند چربی و سایر مواد خشک آغوز، علاوه بر دمای آن، می تواند عملکرد هیدرومتر را تحت تاثیر قرار دهد. پریچت و همکارانگزارش کردند که حساسیت و ویژگی ابزارهای شناسایی آغوز بی کیفیت به ترتیب ۰.۳۲ و ۰.۹۷ می باشد، به این معنی که با استفاده از آن ها از هر ۳ نمونه آغوز بی کیفیت ۲ مورد را به اشتباه قابل قبول طبقه بندی می کند. ایشان پیشنهاد کردند که برای جلوگیری از این خطا نقاط حد (cut off) هیدرومتر را در گوساله ای که در اولین تغذیه به ترتیب با ۳.۷۸، ۲.۸۴ یا ۱.۸۹ لیتر آغوز تغذیه می شود به ۴۵، ۶۰ یا g/L 110 تغییر دهند.

کیفیت آغوز

ویژگی تست با در نظر گرفتن نقاط حد بالاتر به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد و سبب می شود که بخش زیادی از آغوزها به اشتباه به عنوان آغوز بی کیفیت و ناکارا طبقه بندی شوند. از دیگر محدودیت های این روش این است که اگر حجم بزرگ و کافی آغوز (مثلا ۳.۷۸ لیتر)، در تغذیه اول به گوساله داده شود، مقدار محدودی آغوز برای استفاده هیدرومتر باقی می ماند. علیرغم محدودیت های این روش، هیدورمتر هنوز می تواند برای تفریق آغوز با کیفیت از بی کیفیت که در تغذیه نوبت اول و تغذیه های بعدی استفاده می شود، مفید باشد.

 روش جایگزین برای تفریق آغوز با کیفیت از بی کیفیت، کیت های ایمونواسی[۲] تجاری با قابلیت استفاده در گله (Colostrum Bovine IgG Quick Test Kit, Midland Bio-Products, Boone, Iowa) است. چیگرو و همکاران گزارش کردند که حساسیت و ویژگی این کیت جهت شناسایی آغوز ضعیف( IgG<50g/L) به ترتیب ۰.۹۳ و ۰.۷۶ است. ویژگی نسبتا پایین این آزمون سبب می شود که این روش به اشتباه از هر ۴ نمونه آغوز با کیفیت، یکی را به عنوان غیر قابل قبول طبقه بندی کند. یک محدودیت دیگر این روش این است که فقط جواب مثبت یا منفی (معادل قابل قبول و غیر قابل قبول) به ما می دهد و تخمینی از میزان واقعی غلظت IgG ارائه نمی دهد. این روش حدود ۴ دلار به ازای هر نمونه هزینه دارد و انجام آن حدود ۲۰ دقیقه زمان می برد.

حجمی از آغوز که باید در وعده ابتدایی خورانده شود

به منظور دستیابی موفق به انتقال ایمنی غیر فعال از طریق آغوز در  گوساله هلشتاین با میانگین وزنی ۴۳ کیلو گرم،  توصیه می‌شود حداقل میزان ۱۰۰ گرم IgG در اولین وعده به گوساله خورانده شود. حال سوال اینجاست که چه حجمی از آغوز باید خورانده شود تا به این حداقل از IgG یا بیشتر از آن دست یابیم؟ روشن است که پاسخ به این پرسش بستگی به میزان غلظت IgG آغوزی دارد که قرار است به گوساله خورانده شود. به عنوان مثال اگر آغوز حاوی ۵۰ گرم IgG در هر لیتر باشد، بنابراین با خوراندن ۱.۸۹ لیتر از این آغوز، به این هدف که دریافت بیش از ۱۰۰ گرم IgG هست دست می‌یابیم. اگر آغوز تنها حاوی ۲۵ گرم IgG در هر لیتر باشد، برای رسیدن به مقدار مورد نیاز  IgG می‌بایست ۳.۷۸ لیتر از آغوز به گوساله خورانده شود. بسر و همکاران اشاره کرده اند که تنها ۳۶ درصد از نمونه های آغوز مطالعه شده، میزان IgG کافی (۱۰۰ گرم) را با خوراندن ۱.۸۹ لیتر فراهم می کنند. در صورتیکه این عدد برای نمونه های آغوزی که می‌بایست ۳.۷۸ لیتر از آن ها خورانده شود تا میزان کافی IgG را تامین کنند ۸۵ درصد بوده است. به دلیل اینکه دامدارن غالبا از میزان IgG موجود در آغوزی که خورانده می‌شود اطلاعی ندارند، پیشنهاد می‌گردد در اولین وعده به میزان ۱۰ تا ۱۲ درصد وزن گوساله ها به آنها آغوز خورانده شود (بعنوان مثال ۳.۷۸ لیتر برای یک گوساله ۴۳ کیلوگرمی). در یک مطالعه نشان داده شد که میزان IgG سرم در ۲۴ ساعت پس از تولد در گوساله هایی که ۴ لیتر آغوز با کیفیت در ساعت صفر و ۲ لیتر در ساعت ۱۲ بعد از تولد دریافت کرده اند به مراتب بالاتر  از (۳۱.۱ میلیگرم/میلی لیتر) گوساله هایی که تنها ۲ لیتر آغوز با کیفیت در ساعت صفر و ۲ لیتر دیگر در ساعت ۱۲ دریافت کرده اند (۲۳.۵ میلیگرم/ میلی لیتر) بوده است (شکل شماره ۲). در مطالعه‌ای دیگر گزارش شده است که گوساله های نژاد براون سوییس که در اولین وعده با ۳.۷۸ لیتر تغذیه شده اند در مقایسه با آنهایی که ۱.۸۹ لیتر آغوز دریافت کرده اند، به شکل قابل ملاحظه ای روند وزن گیری روزانه بیشتری داشته اند و در دوره‌های شیرواری اول و دوم خود نیز شیر بیشتری تولید کرده اند. در یک بررسی ملی، ۲۶.۱٪، ۳۵.۹٪ ۳۸.۲٪ از تولیدکنندگان بترتیب در سال‌های ۱۹۹۲، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۲ گزارش داده اند که در ۲۴ ساعت اول بعد از تولد به گوساله ها ۳.۷۸ لیتر یا بیشتر آغوز خورانده اند، که نشان دهنده اینست که برای اغلب دامداران افزایش خوراندن حجم آغوز می‌تواند یک فرصت بشمار آید.

                tiGQ8HDnIAAAAASUVORK5CYII=

شکل ۲: غلظت‌های IgG سرم در گوساله هایی که در زمان تولد یا ۴ و یا ۲ لیتر آغوز دریافت کرده اند. (تمام گوساله ها در ساعت ۱۲ پس از تولد ۲ لیتر آغوز دیگر دریافت کرده اند).

بهره‌وری جذب ایمنوگلوبین ها

اصطلاح “روده ی باز”[۳]  به توانایی منحصر به فرد سلول‌های پوششی روده گوساله تازه متولد شده اطلاق می‌گردد که بصورت غیر انتخابی قادر به جذب مولکول‌های بزرگ مثل ایمنوگلوبین از طریق پینوسیتوز[۴] هستند. مولکول‌های ایمنوگلوبین توسط این سلول‌ها منتقل می‌شوند و از طریق اگزوسیتوز[۵] به دستگاه لنفاوی و پس از آن از طریق مجرای صدری[۶] به دستگاه گردش خون وارد می‌شوند. در یک فرایندی که به آن بسته شدن[۷] گفته می‌شود، بهره‌وری جذب ایمنوگلوبین‌های آغوز از طریق سلول‌های پوششی روده گوساله بصورت رابطه خطی با زمان از لحظه تولد تا حدود ۲۴ ساعت کامل پس از آن کاهش می یابد. پس از گذشت این زمان و به عبارتی بسته شدن روده، خوراندن آغوز می‌تواند همچنان در جهت ایمنی موضعی مجرای روده مفید واقع شود اما انتقال ایمنوگلوبین‌ها به جریان خون دیگر امکان پذیر نخواهد بود. در ادامه این قسمت درباره عوامل موثر در جذب ایمنوگلوبین‌ها بحث خواهیم کرد که مدیریت بسیاری از این عوامل را می‌توان تحت کنترل درآورد.

زمان خوراندن اولین وعده آغوز

مهمترین عاملی که بر روی بهره‌وری جذب ایمنوگلوبین های آغوز تاثیر می‌گذارد، سن گوساله در زمان خوراندن آغوز است. بهره‌وری انتقال ایمنوگلوبین از طریق سلول های اپیتلیوم روده در چهار ساعت اول پس از تولد در بهینه ترین حالت خود قرار دارد. اما پس از ۶ ساعت سیر نزولی پیشرونده‌ای را در بهره‌وری جذب ایمنوگلوبین در طی زمان شاهد خواهیم بود. تاخیر در خوراندن اولین وعده آغوز می‌تواند بسته شدن روده را اندکی به تعویق بیاندازد (تا ۳۶ ساعت). دامداران باید تلاش کنند تا خوراندن آغوز به تمام گوساله ها در ۱ تا ۲ ساعت اول پس از تولد و حداکثر تا ۶ ساعت اول انجام پذیرد.

نحوه خوراندن آغوز

نحوه خوراندن آغوز از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به این دلیل که می‌تواند بر زمان خوراندن اولین وعده، حجم آغوز مصرف شده و بهره‌وری جذب ایمنوگلوبین‌ها تاثیر گذار باشد. در گوساله هایی که آغوز را از پستان مادر دریافت می کنند نرخ بالایی از نقص در انتقال ایمنی غیر فعال، گزارش شده است. این یافته ممکن است به این دلیل باشد که گوساله در خوردن داوطلبانه آغوز موفق به خوردن حجم کافی  آغوز نباشد و یا این کار را با تاخیر انجام دهد. ادواردز و بروم[۸] گزارش داده اند که ۴۶٪ از گوساله هایی که از گاوها با شکم زایش دوم و بالاتر متولد شده اند، موفق به خوردن آغوز در ۶ ساعت ابتدایی پس از زایش نمی‌شوند. درحالی که این عدد برای گوساله های متولد شده از تلیسه های شکم اول ۱۱٪  است. این تاخیر در دریافت آغوز می‌تواند تحت تاثیر عوامل متعددی  از جمله ضعف یا مصدومیت مادر یا گوساله، ورم پستان یا سایر بیماری‌ها در گاو، پستان پاندولی یا بزرگی سرپستان‌ها و توانایی ضعیف گاو در انجام وظایف مادرانه باشد. به این علت است که امروزه توصیه می‌شود، گوساله در یکی دو ساعت ابتدایی پس از زایمان از مادر جدا شود و حجم مورد نظر آغوز به صورت دستی به وسیله بطری‌های سرپستانک دار یا لوله مری به گوساله خورانیده شود. در بررسی های ملی نشان داده شده است که ، به ۶۸.۱٪ ، ۷۰.۵٪ و ۷۶.۲٪ گوساله ها به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۲، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۲ به وسیله بطری یا لوله مری آغوز خورانیده شده است، این امر نشان دهنده ی این است که، به شکل پیشرونده ای تعداد کمتری از دامداران متکی به خوراندن آغوز به صوت مستقیم از مادر به گوساله هستند. استفاده از بطری های سرپستانک دار یا لوله مری برای خوراندن اولین وعده آغوز ممکن است سلیقه شخصی تولیدکننده باشد.

با اینکه استفاده از لوله مری روش سریعتری است اما فعال نبودن بازتاب ناودان مری[۹] هنگامی که مایعات از طریق لوله مری خورانده می شود باعث می شود، مایع به پیش معده ها منتقل شود. این محدودیت به دلیل خروج بخش بیشتر آغوز در طی ۳ ساعت از پیش معده ها به شیردان و روده های کوچک، خیلی بارز نیست (۶۶). آدامز[۱۰] و همکاران (۶۷) گزارش کرده اند که گوساله هایی که از طریق بطری آغوز دریافت کرده اند نسب به آنهایی که لوله مری در آنها استفاده شده است، غلظت IgG سرم آن ها تنها به میزان مختصری بالاتر بوده است، که این تفاوت از نظر عددی بسیار کوچک بوده و از نظر آماری معنادار نبوده است. در هر دو روش هنگامی که حجم مناسبی از آغوز دریافت شود، به نسبت قابل قبولی از ایمنی غیرفعال،  به گوساله انتقال می یابد (۶۷.۶۸). دامپزشکان باید به دامداران  چگونگی استفاده و نظافت مناسب لوله های مری را آموزش دهند.

حضور مادر

کیفیت جذب ایمونوگلوبولین ها هنگامی که گوساله ها در کنار مادر نگهداری شوند، بهبود می یابد. با توجه به این که می توان میزان قابل قبولی IgG در سرم گوساله بدون نگهداری درکنار مادر دست یافت، و نگهداری گوساله در کنار مادر ممکن است سبب افزایش خطر رویارویی گوساله با عوامل بیماری زا از طریق مادر یا محیط اطراف او، شود، امروزه توصیه می شود که یک تا دو ساعت پس از تولد گوساله از مادر جدا و میزان مشخصی از آغوز به روش دستی به او داده شود.

اختلالات متابولیکی

کاهش جذب ایمونوگلوبولین آغوز در ۱۲ ساعت اول، در گوساله هایی که مبتلا به اسیدوز تنفسی پس از تولد، به علت طولانی شدن زایمان هستند، گزارش شده است.  هرچند گوساله های هایپوکسیک[۱۱] ممکن است در ابتدا در جذب ایمونوگلوبولین ها تاخیر داشته باشند، اما مطالعات گزارش داده اند که تفاوتی در ظرفیت کلی جذب ایمونوگلوبولین ها و غلظت سرمی IgG در زمان توقف جذب از طریق روده ها بین گوساله های هایپوکسیک و نورموکسیک[۱۲] وجود نداشته است (۷۱.۷۲). ویور و همکاران پیشنهاد داده اند که افزایش نسبت نقص در ایمنی غیرفعال در گوساله های مبتلا به اسیدوز متابولیک یا تنفسی[۱۳] ممکن است به دلیل تاخیر در بلند شدن حیوان برای دریافت شیر باشد و نه به دلیل کاهش ظرفیت جذب در آنها (مترجم: کاهش قدرت مکش در این دسته از گوساله نیز به کاهش حجم آغوز مصرفی و جذب آن تاثیر می گذارد).

استرس سرمایی

جذب ایمونوگلوبولین ها ممکن است هنگامی که گوساله های تازه متولد شده در معرض سرمای شدید قرار می گیرند، دچار اختلال شود، که احتمالا بدلیل تاثیر مستقیم آن بر روی جذب و انتقال روده ای و تاثیر غیر مستقیم آن بر روی توانایی گوساله در ایستادن و نوشیدن شیر، است.


  1. Godden S. Colostrum management for dairy calves. Veterinary Clinics of North America: Food Animal Practice. 2008;24(1):19-39.

[۱] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%A8%E2%80%8C%D8%B3%D9%86%D8%AC

[۲] immunoassay kit

[۳] open gut

[۴] pinocytosis

[۵] exocytosis

[۶] thoracic duct

[۷] closure

[۸] Edwards and Broom

[۹] Esophageal groove reflex

[۱۰] Adams

[۱۱] Hypoxic

[۱۲] Normoxic

[۱۳] metabolic or respiratory acidosis

IGgopen gutآغوزاسترس سرماییخوراندن آغوزکلسترومترکیت های ایمونواسیگوساله هلشتاینهیدرومتر

0 0 رای ها
امتیاز به این نوشته
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی linkedin
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
عناوین مقاله
0 0 رای ها
امتیاز به این نوشته
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments